دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
فصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی
2538-5704
2821-2177
3
9
2018
05
22
تحلیل گفتمان انتقادی امام محمدباقر خطاب به اهل دمشق برمبنای نظریه فرکلاف و وندایک
9
32
FA
حسین
خاکپور
0000000301215890
گروه علوم قران وحدیث دانشگاه سیستان وبلوچستان
dr.khakpour@theo.usb.ac.ir
فاطمه
عقدایی
دانشگاه سیستان وبلوچستان-علوم قران وحدیث
f.aghda@yahoo.com
10.22081/jrla.2018.50189.1169
امام باقر علیه السلام پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، نقش تاثیر گذاری در رشد و بالندگی شیعه و دفاع از اسلام داشتند. یکی از شیوه های حضرت به ویژه در مواجهه با جنگ روانی دشمنان،گفتمان انتقادی است.این امام همام در هر فرصتی با انتقاد روشنگر از ایدئولوژی حاکم که لباس خلیفه مسلمین را در ظاهر بر تن داشت،خواستار تغییر بافت فرهنگی جامعه می شدند.یکی از این بیانات خطبه امام باقر علیه السلام خطاب به اهل دمشق است.از این رو هدف مقاله حاضر رمز گشایی از لایه های معنایی نهفته در گفتمان انتقادی امام با استفاده از مولفه های مطرح شده در نظریه فرکلاف و ون دایک می باشد. تحقیق پیش رو بهروش توصیفی-تحلیلی، با رویکردی میانرشتهای از دریچه زبانشناسی، یکی از خطبههای امامباقر(علیهالسلام) را بررسی و بازنمود رویکرد امام نسبت به حضرت علی(علیهالسلام) و مخالفین ایشان را بابهرهگیری از مؤلفههای مطرح شده در رویکرد فرکلاف و مربع ایدئولوژیک وندایک نشان داده است. تحلیلگفتمانانتقادی خطبه و عبور از دال و رسیدن به مدلول کلام،0 حاکی از آن است که تمامی انتخابهای زبانی امام باقر(علیهالسلام) در سطوح مختلف، همگی در راستای هدف حضرت و القای دیدگاه و ایدئولوژی موردنظر ایشان می باشد. این هدف اثبات حقانیّت ولایت حضرت علی(علیهالسلام) و انتقاد به بستر ایدئولوژیکی حاکم می باشد. تفاوت رویکردی امام به دو گروه، نشاندهندهی تفاوت در زیربنای فکری ایشان درمقایسه با ایدئولوژی حاکم بر جامعه است.
امام محمدباقر (علیه السلام,تحلیل گفتمان انتقادی,خطبه,فرکلاف,وندایک
https://jrla.isca.ac.ir/article_66271.html
https://jrla.isca.ac.ir/article_66271_7d488d855b690320def876305b2e0908.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
فصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی
2538-5704
2821-2177
3
9
2018
05
22
الگوپذیری «خطبه قاصعه» نهج البلاغه از قرآن کریم با رویکرد بینامتنیّت
33
50
FA
جواد
معین
0000-0002-1370-7748
مدیر کروه زبان و ادبیات عربی جامعه المصطفی العالمیه -نمایندگی مشهد-
jmoein56@yahoo.com
حسن
خرقانی
دانشیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی-مشهد
k.kharaghani@gmail.com
محمدl
اسفندیاری
عضو گروه علمی حکمت و کلام اسلامی، مرکز مدیریّت حوزه علمیّه خراسان.
esfandyari-812@yahoo.com
10.22081/jrla.2018.50441.1174
یکی از رویکرهای مهّمی که می توان در پژوهش های ادبی بدان پرداخت، تأثیرپذیری و یا به عبارتی الگوپذیری یک متن از متن دیگر است. امروزه از این نوع پژوهش به رابطه «بینامتنیّت» ((Intertextuality، «بینامتنی» ((Intertextual و یا «التناص» یاد می کنند. این رابطه، عدم خودبسندگی برخی متون را نشان می دهد که خودآگاه یا ناخودآگاه، از دِگر متون بهره جسته اند. نوشتار پیش رو، به ارتباط بینامتنی دو متن دینی می پردازد. یکی قرآن کریم که در این نوشتار از آن به «متن پنهان» یاد شده و دیگری طولانی ترین خطبه نهج البلاغه بنام «قاصعه» است که از آن به «متن موجود» یاد می شود. نگارندگان بر آن هستند که ژرفای پیوند دو متن قرآن و نهج البلاغه را روشن سازند تا از این رهگذر، ارتباط ناگسستنی «قرآن ناطق و صامت» دِگر بار جلوه کرده و تجلّی نورانیّت کلام وحی در سخنان حضرت أمیر مؤمنان(ع) رُخ بنماید. این پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، رابطه بینامتنیّت قرآن و خطبه قاصعه نهج البلاغه را در «واژگان، ساختار، الهام و چهره های نمایشی» بررسی خواهد نمود.
قرآن,نهج البلاغه,امام علی(ع),قاصعه,بینامتنیّت
https://jrla.isca.ac.ir/article_66272.html
https://jrla.isca.ac.ir/article_66272_846834baaefabfb62705a4f0020b708b.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
فصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی
2538-5704
2821-2177
3
9
2018
05
22
تحلیل و بررسی خطبۀ 223 نهجالبلاغه از منظر سبکشناسی لایهای
51
74
FA
حسین
یوسفی آملی
عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران
hoseinyosofi@yahoo.com
مصطفی
کمالجو
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران
kamaljoo@gmail.com
مریم
اطهری نیا
کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی
hadisathary@gmail.com
10.22081/jrla.2018.49784.1167
امروزه انجام پژوهشهای نوین زبانشناسی، سبکشناسی را در تجزیه و تحلیل دقیقتر آثار ادبی یاری میرساند. یکیاز رویکردهای زبانشناسانۀ سبکشناسی، سبکشناسی لایهای (مدرن) است که با تقسیم متن به لایههای مختلف و تشخیص ویژگیهای برجسته یا پربسامد، به واکاوی و بررسی آن میپردازد. مزیّت این رویکرد در آن است که بهرهگیری از روشهای متنوّع را در هر لایه امکانپذیر میسازد و سهم هر لایه را در برجستهسازی متن، جداگانه مشخص میکند. در این میان از جمله متونی که شایستگی بررسی و تحلیل در لایههای مختلف را داراست نهج البلاغه است که دارای سبک ادبی و کلامی شیوا و بلیغ است و بررسی لایههای سبکی موجود در این کتاب ارزشمند میتواند از مفاهیم والا و نهفته و زیباییهای موجود در آن پرده بردارد. پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی – تحلیلی به بررسی چهارلایۀ (آوایی، بلاغی، نحوی و واژگانی) در خطبه 223 نهجالبلاغه میپردازد. برآیند این پژوهش نشان میدهد؛ موسیقی و آهنگ ناشی از تکرار آواها و سجع موجود در خطبه مذکور در لایۀ آوایی بر زیبایی محتوایی متن افزوده است. استفاده مناسب از مجاز، استعاره، بسامد بالای کنایه و خروج جملات استفهامی به اغراض دیگری مانند توبیخ و ارشاد در لایۀ بلاغی، حذف مبتدا و وفور ضمایر متصل در لایۀ نحوی و گزینش بهترین واژه از میان واژگان مترادف، استفاده مناسب از واژگان متضاد، بسامد بالای واژگان انتزاعی همسو با مضامین خطبه و تکرار واژه نفس در لایۀ واژگانی، از ویژگیهای بارز خطبه مورد بحث بهشمار میروند.
نهجالبلاغه,سبکشناسی لایهای,برجستهسازی,خطبۀ 223
https://jrla.isca.ac.ir/article_66273.html
https://jrla.isca.ac.ir/article_66273_b6eb44fda5fff59d2a75823d246220e7.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
فصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی
2538-5704
2821-2177
3
9
2018
05
22
معناشناسی معادلهای واژگانی جامعه در سوره اعراف و بررسی تفاوتهای آنها (مطالعه موردی: امت، قریه، قوم)
75
98
FA
سید مهدی
نوری کیذقانی
0000-0001-7867-4898
استادیار دانشگاه حکیم سبزواری
sm.nori@hsu.ac.ir
حسین
میرزایی نیا
هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری
mirzaineya99@yahoo.com
فرشته
ناصری فر
کارشناسی ارشد دانشگاه حکیم سبزواری
rezanzr45@gmail.com
10.22081/jrla.2018.49770.1166
مفهوم جامعه (به معنای گروهی از انسانها) در قرآن کریم و بهویژه سورۀ اعراف، با واژگان متفاوتی بیانشده است که ازجملۀ آنها میتوان به امت، قریه و قوم اشاره کرد؛ این در حالی است که این واژگان متفاوت هرکدام تأکید بر روی جنبهای خاص از زندگی گروهی از انسانها دارند؛ از همین روی ضرورت شناسایی دقیق معنا و دلالت این واژگان متفاوت در جهت فهم عمیقتر مضامین قرآنی، آشکار میگردد.<br /> این مقاله به شیوۀ توصیفی-تحلیلی به بررسی معادلهای واژگانی مفهوم «جامعه» در سوره اعراف پرداخته است و درصدد است از منظر زبانی و معنایی ابتدا هر یک از این واژگان متفاوت را بهطور کامل تعریف کرده و در گام بعدی این موضوع را ریشهیابی و سپس اثبات نماید که در کلمات اجتماعی سوره اعراف با توجه به معنای کلمه و بافت آیه، فقط همان کلمه میتواند در آیه جایگیر شود و چنانچه کلمۀ خاص جای خود را به مفاهیم متناظر دیگر بدهد معنای آیه دچار نقص و نارسایی میشود. شایانذکر است که انتخاب سوره اعراف بدان جهت بوده که در این سوره نسبت به دیگر سوره واژگان دربردارندۀ مفهوم جامعه، بیشتر ذکرشده است.
امت,قریه,قوم,سوره اعراف,واژهشناسی
https://jrla.isca.ac.ir/article_66274.html
https://jrla.isca.ac.ir/article_66274_8718fe6921c4dbf8169ae3e79ec8d35f.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
فصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی
2538-5704
2821-2177
3
9
2018
05
22
مفهوم شناسی توصیفی واژه "حکمت" با تأکید بر شبکه معنایی در قرآن کریم و روایات معصومین (ع)
99
124
FA
حسین
گلی
دانشگاه اراک-عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی
phd.goli@yahoo.com
10.22081/jrla.2018.50649.1177
چکیده<br /> قرآن کریم؛کتاب آسمانی مسلمانان نیاز به تدبر دارد و مسلماً صاحبان خرد، بیشترین سهم را در این بهره گیری دارند. لغت یونانی فیلوزوفیا در متون منطقی قدیمی که از یونانی به عربی ترجمه شده، به لفظ حکمت برگردانیده شده و عرب زبانان، لغت فلسفه را نیز مرادف حکمت به کار برده اند. شناخت اشیاء را به بهترین نحو، حکمت می نامند. رویکرد اصلی بحث معناشناسی واژه حکمت، پی بردن به ابعاد گوناگون کلمات همنشین، جانشین و... است تا از این طریق درک بهتری از واژه حکمت درآیات قرآنی حاصل آید و بلاغت مفهوم حکمت را به خوبی دریابند. برآیند مهم در این رهاورد، تحلیل واژگانی است که در تلاقی با کلمه حکمت بکار رفته اند. چنانچه معناشناسی واژه حکمت شامل سه بعد کلمات هم نشین، کلمات جانشین، و کلمات متضاد است. مفاهیمی وجود دارد که در آیات به همراه این کلمه ذکر شده اند، می توان از این راه شناخت جامع تری از واژة حکمت به دست آورد. کلماتی مانند خیر کثیر، شکر و افعالی مانند ایتاء، تعلیم و ... . کلمات جانشین به واژگانی اطلاق می شود که سبکی مشابه حکمت را داشته باشند، مانند عقل، ذی حجر، لبّ و فکر. واژه ای که دقیقاً متضاد حکمت می باشد، جهل است که شناخت جهالت، تأثیری شگرف در دستیابی به مقدمات حکمت دارد. روش اساسی دراین جستار بر مبنای توصیفی و تحلیلی قرار گرفته است.
معناشناسی,حکمت,قرآن کریم,روایات
https://jrla.isca.ac.ir/article_66275.html
https://jrla.isca.ac.ir/article_66275_b88f8ccebae57e3d0e2ad4db5b16fac2.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
فصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی
2538-5704
2821-2177
3
9
2018
05
22
تحلیل ساختاری و محتوایی سیمای حضرت زهرا (س) در اشعار شاعران شیعی معاصر عربی و فارسی
125
150
FA
ابراهیم
فلاح
دکتر ابراهیم فلاح استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری،ساری،ایران
fallahabrahim@gmail.com
10.22081/jrla.2018.49291.1156
تجلّی سیمای حضرت فاطمه (س) در شعر شاعران شیعی متعهد به اهل بیت (ع) از دیرباز تاکنون، بهویه در شعر دورة معاصر، بهوفور دیده میشود. شاعران شیعی معاصر در ادبیات عربی و فارسی از دریچة شعر، مظلومیت این بزرگ بانوی جهان اسلام را به تصویر کشاندهاند و بهعنوان حلقة اتصال نبوت و امامت به تشنگان حقیقت معرفی نمودند.تعابیر شاعران بیشتر مشترک است؛ ولی در ادبیات عربی به مضامینی همچون شفاعت، بضعةالنبی و جریان فدک بسیار بیشتر از ادب فارسی توجه شده است. در صورتی که در ادب فارسی به امّالائمه بودن و فضایل و مناقب عالیة حضرت زهرا (س) اهتمام بیشتری شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار شاعران شیعی معاصر، به بررسی تحلیل ساختاری و محتوایی سیمای حضرت زهرا (س) در شعر معاصر فارسی و عربی پرداخته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که بهطور کلی، جنبة رثایی در هر دو ادبیات عربی و فارسی غالب است و به جنبة حماسی توجهی نشده است.
"شاعران","شعر عربی","شعر فارسی","ادبیات معاصر","حضرت زهرا (س)"
https://jrla.isca.ac.ir/article_66276.html
https://jrla.isca.ac.ir/article_66276_63f95d005a74688f9755b445f2949472.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
فصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی
2538-5704
2821-2177
3
9
2018
05
22
بازتاب مضامین قرآنی در هفت اورنگ جامی
151
178
FA
لیلا
یاوری
ادبیات عرب دانشکده علوم انسانی دانشگاه پیامنور کرمانشاه
yavari888@gmail.com
ابراهیم
نامداری
دانشگاه پیام نور
enamdari@yahoo.com
علی اکبر
احمدی
استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه پیام نور
akbar4636@yahoo.com
10.22081/jrla.2018.66277
قرآن راهنمای بشریّت و روشنگر تاریکی های گمراهی او به شمار میرود از این رو تمسّک به آن مایۀ حیات قلوب است ودر این راستا هرکسی فراخور حال خود به بخشی از قرآن چنگ زده که نورالدین عبدالرحمن جامی نیز از آن بی بهره نبوده است؛ مهارت وی در ترجمۀ مضامین قرآنی وعربی به شعر فارسی بسیار قابل توجّه است. دانشمند و حکیم جام با استفاده از این تبحّر و دانایی از مصحف شریف در هفت اورنگ خویش بهره ها برده است به طوری که به مسایلی چون توحید، نبوّت، امامت و جز اینها اشاره دارد. پژوهش حاضر بر آن است که با روش تحلیلی توصیفی به این سؤال پاسخ گوید که جامی در چه زمینه هایی از مضامین و ساختار ادبی قرآنی تأثیر گرفته است؟ آیا توانسته این مضامین و ساختار را در قالبی مؤثّر و هدفمند به کار گیرد؟ و در نهایت این نتیجه حاصل شد که وی به مضامینی همچون اصول دین در درجه اول سپس به فروع دین می پردازد واز داستانهای قرآنی همانند داستان یوسف نبی (ع) تأثیر گرفته و نیز توانسته است مضامین مقتبس و محسّنات معنوی را در قالبی زیبا و دارای تأثیر به کار گیرد و همین مسأله ضرورت پژوهش را دوچندان می کند.
قرآن,جامی,هفت اورنگ,فرهنگ,زیباییهای معنوی
https://jrla.isca.ac.ir/article_66277.html
https://jrla.isca.ac.ir/article_66277_4b7dcd2414e308510df57a3998ad096c.pdf