دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570441620200220Ghadir Hadith analysis In terms of stylistic, Based on the phonetic, lexical and syntacticواکاوی حدیث غدیر از منظر سبکشناسی با تأکید بر سطح آوایی و تکرار9316896910.22081/jrla.2020.48376.1253FAعباساقبالیعضو هیئت علمی دانشگاه کاشان0000000344399239صدیقهجعفرنژآدگروه عربی دانشگاه کاشان کاشانJournal Article20191218Abstract<br /> Ghadir Hadith is one of the most famous strategic discourses of the Prophet (pbuh) for leading the society after his death and is considered to be the most important documentary on the rise of Shi'ism. And the stylist's way of expressing it may reflect his reflection on the application of a kind of discovery that reveals this style of hidden layers of text<br /> This essay seeks to address this sermon at the lexical, phonetic, and syntactic levels, based on the theoretical foundations of stylistics and through descriptive-analytic analysis. Among the findings of this study is that Ghadir hadith in terms of linguistic level, repetition of wake and vowel, increased the rhyme, punishment and attendance such as the level of music of the word and made it attractive and persuasive. Creating a pleasant song is a linguistic sign of the Prophet's emphasis on the importance of the themes contained in duplicate interpretations, including the proclamation of the Imam Ali (PBUH) by the use of persuasive linguistic tools.حدیث غدیر از بارزترین رهنمود های پیامبر اکرم6 در امر پیشوایی جامعه بعد از رحلت آن حضرت است، در ساختار متن این حدیث که از نمونه های سخنان بلیغ ایشان به شمار میرود کاربست واژگان و سبک سخن نشانگر تعمد آن حضرت در کاربست نوعی سخن است که واکاوی این سبک، پیام های نهفته در لایه های پنهان متن را کشف می کند
این جستار برآن است تا بر اساس مبانی نظری سبک شناسی و از رهگذر شیوۀ توصیفی ــ تحلیلی به واکاوی سبک شناسی این خطبه در سطوح واژگانی و نحوی و آوایی برآید. از جمله رهاوردهای این پژوهش آن است که سطح زبانی حدیث غدیر؛ نوع واژگان، تکرار واک و واکه، آواهای برآمده از آنها، سجع، جناس و مراعات نظیر سطح موسیقایی کلام را بالا برده و مایۀ جذابیت و اقناع گشته است.. بسامد تکرار علاوه بر ایجاد ضرب آهنگ متناسب، نشانۀ تأکید پیامبر اکرم6 بر اهمیت مضامین نهفته در تعبیرات تکراری؛ یعنی ابلاغ ولایت امیر مؤمنان علی بن ابی طالب7 و اقناع مخاطب است و همچنین بررسی سطح واژگانی و نحوی نیز جایگاهی خاص را در اقناعسازی و جذب مخاطب بر عهده دارد.https://jrla.isca.ac.ir/article_68969_94942f3a16da8f87799bbb49c91e41e3.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570441620200220بررسی کاربردی معنای مرکزی و حاشیهای در سوره یوسفبررسی کاربردی معنای مرکزی و حاشیهای در سوره یوسف31616897010.22081/jrla.2020.55538.1245FAمهینحاجی زادهعضو هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجانمحمدابراهیمیشهید مدنی آذربایجانJournal Article20190918موفقیت گوینده در رساندن رسالتش به مخاطب در حالتی صورت میگیرد که میان معنای مقصود و معنای محمول، تطابقی به وجود آمده باشد. با در نظر گرفتن این مساله، برای اکثر کلمهها میتوان دو حالت عام متصور شد که تحت عنوانهای معنای مرکزی و معنای حاشیهای مطرح میشوند. بررسی کاربردی واژگانی که از این روند برخوردار شدهاند این امکان را فراهم میآورد تا شناختی جامع از وضعیت آنها به دست آید. واژگان قرآن نیز به شیوهای زیبا این دو نوع معنی مرکزی و معنی حاشیهای را به یکدیگر پیوند دادهاند و سبب شکل گیری مفاهیم جدیدتری گشتهاند. در این راستا، پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی در صدد است تا چگونگی تحول معنایی در واژگان سورهی یوسف (ع) را بررسی نموده و ارتباط میان معانی اصلی و معانی ضمنی واژگان را تبیین نماید. دستاورد کلی پژوهش نشان میدهد که معنای حاشیهای و ضمنی، موضوعی است که بیشتر واژگان قرآن را در بر میگیرد، و این حاکی از آن است که واژگان در قرآن از دایرهی مفهومی گستردهای بهرهمند هستند؛ که به نوبهی خود سبب غنای معنایی واژگان قرآن شده است.موفقیت گوینده در رساندن رسالت خود به مخاطب در حالتی انجام میگیرد که میان معنای مقصود و معنای محمول، تطابقی به وجود آمده باشد. با در نظر گرفتن این موضوع، برای اکثر کلمهها میتوان دو حالت عام در نظر گرفت که تحت عنوانهای معنای مرکزی و معنای حاشیهای مطرح میشوند. بررسی کاربردی واژگانی که این ویژگی را دارند، این امکان را فراهم میآورد تا شناختی جامع از وضعیت آنها به دست آید. واژگان قرآن نیز به شیوهای زیبا این دو نوع معنای مرکزی و معنای حاشیهای را به یکدیگر پیوند داده و سبب شکل گیری مفاهیمی جدیدتر گشتهاند. در این راستا، پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی در صدد است تا چگونگی تحول معنایی در واژگان سورۀ یوسف7 را بررسی کند و ارتباط میان معانی اصلی و معانی ضمنی واژگان را تبیین نماید. دستاورد کلی پژوهش نشان میدهد که معنای حاشیهای و ضمنی، موضوعی است که بیشتر واژگان قرآن را در بر میگیرد، و این حاکی از آن است که واژههایی که در قرآن به کار رفتهاند معمولاً از معنایی گسترده برخوردار هستند. این موضوع سبب میشود یک واژه در آیههای مختلف دارای یک مفهوم پایهای باشد و همزمان به نسبت قرینههای موجود در هر آیه بر یکی از مفاهیم گستردۀ خود تأکیدی بیشتر ارایه دهد.https://jrla.isca.ac.ir/article_68970_effdd6d948a789f21ba9ca94fdcc8127.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570441620200220درآمدی بر زیبایی شناسی حکمت (قِیمَةُ کُلِّ إمرئٍ ما یُحْسِنُهُ) (نهج البلاغه ح/81 )درآمدی بر زیبایی شناسی حکمت «قِیمَةُ کُلِّ إمرئٍ ما یُحْسِنُهُ»61776897110.22081/jrla.2020.56485.1256FAتورجزینی ونددانشگاه رازی کرمانشاهثریاخسرویرازیشمسیپیرهرازیJournal Article20200105حکمــت «قِیمَةُ کُلِّ امرئٍ مَا یُحسِـنُهُ» از نهجالبلاغــه، دربردارنــدهی ویژگــیهای بلاغــی و معنوی فراوانی است و از روزگاران گذشته تاکنون، موجب شگفتی، تحیّر و تأمّل برخی از اندیشمندان گردیده است. <br /> یافتههای پژوهش، حاکی ازآن است که آنچه موجب تفاوت در دیدگاه شارحان و مترجمان این حکمت شده است، ترکیب «ما یُحسِنُهُ» میباشد؛ بدین صورت که برخی از دیدگــاهها این عبـارت را به مفهوم «دانایی» و «علم»، وبرخــی دیگر نیـز آن را به مفهــوم «کردار» و «عمل» شرح و ترجمه نمودهاند. در حقیقت، از نظر امام (ع) ملاک و معیار شخصیّت انسان در گرو علم و عمل اوست و انسانی میتواند به نهایت کمال برسد که همواره و پیوسته بر مدار علم و عمل شایسته و نیک (برخوردار از حسن فعلی و حسن فاعلی)، گام برمیدارد.<br /> پژوهـش حاضـــر بـا روش توصیـفی ـ تحلیلی ـ اسنادی بر آن است تا با بررســی ابعـاد و جوانب زیباشـناسـانۀ عبارت مذکور از نهجالبلاغــه، دیدگاه شارحان، مترجمان و اندیشـمندان متقدّم و متأخّر را مورد بررسی و تبییــن قرار دهد.<br /> واژگان کلیدی: نهجالبلاغه، حکمت، زیبائی شناسی، ترجمه، فصاحت و بلاغت.حکمت «قِیمَةُ کُلِّ امْرئٍ مَا یُحْسِنُهُ» از نهجالبلاغه، دربردارندۀ ویژگیهای بلاغی و معنوی فراوان است و از روزگاران گذشته تاکنون، موجب شگفتی، تحیر و تأمل برخی از اندیشمندان گردیده است.
یافتههای پژوهش، حاکی ازآن است که آنچه موجب تفاوت در دیدگاه شارحان و مترجمان این حکمت شده است، ترکیب «مَا یُحْسِنُهُ» میباشد؛ به این صورت که برخی این عبارت را به مفهوم «دانایی» و «علم»، وبرخی دیگر نیز آن را به مفهوم «کردار» و «عمل» شرح و ترجمه نمودهاند. در حقیقت، از نظر امام7 ملاک و معیار شخصیت انسان در گرو علم و عمل او است و انسانی میتواند به نهایت کمال برسد که همواره و پیوسته بر مدار علم و عمل شایسته و نیک (برخوردار از حسن فعلی و حسن فاعلی)، گام بردارد.
پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی ـ اسنادی بر آن است تا با بررسی ابعاد و جوانب زیباشناسانۀ عبارت مذکور از نهجالبلاغه، دیدگاه شارحان، مترجمان و اندیشمندان متقدم و متأخر را مورد بررسی و تبیین قرار دهد.https://jrla.isca.ac.ir/article_68971_c06479b4ddd9c3374264ab6bd5084b93.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570441620200220Analysis of the definite signs of Zohour in poems by Hassan Mirjahanyتحلیل و بررسی نشانههای حتمی ظهورِ حضرت قائم (عج) در سرودههای سید حسن میرجهانی77956897210.22081/jrla.2020.56648.1259FAحسنمجیدیدانشگاه حکیم سبزواریمحمدصادقمیرزاییخراسان رضوی، سبزوار، دانشگاه حکیم سبزواری، دانشکده الهیات ومعارف اسلامیJournal Article20200121Analysis of the definite signs of Zohour in poems by Hassan Mirjahany: One of the major in most messianic signs to emerge. Poets Poetry Many poems in this area and each Species To The symptoms of and all signs The Prophet and the Infallible Imams - Blessings of Allah To We reached the Out of order Said. Certain Aran Sh almost all signs and others Corner this marks a point Said. Hassan Mirjahany The Iranian poets in addition to the poems of In praise of Persian inmate written, composed Interesting in this regard to Is Arabic. Including poetry to System His relationship with Mark The emergence noted. Including those that almost all signs of his The advent of Imam Mahdi in the four topics of general symptoms, vital signs, symptoms and signs provided for in his poems Is used. This article is to introduce the character of Hassan Mirjahany Manifest symptoms through analysis of written His pay.یکی از مهمترین موضوعات در زمینۀ مهدویت، نشانههای ظهور است. شاعران بسیای در این باره شعر سروده و هر یک بهگونهای به این علایم پرداخته و همه نشانههایی را که از پیامبر اسلام6 و ائمۀ معصومین: به ما رسیده، به نظم درآوردهاند. برخی از شاعران تقریباً تمام علایم ظهور و برخی دیگر به گوشهای از آنها اشاره کردهاند. در این میان سید محمدحسن میرجهانی از شاعران ایرانی است که علاوه بر سرودن اشعار فراوان به فارسی در مدح اهل بیت: سرودههایی جالب هم در این خصوص به عربی دارد؛ از جمله این اشعار میتوان به منظومههای ایشان در ارتباط با نشانههای ظهور اشاره کرد. وی از جمله کسانی است که تقریباً همۀ نشانههای ظهور امام مهدی7 را در چهار مبحث علایم عام، علایم حتمی، علایم مشروط و علایم مخصوص در اشعار خویش به کار برده است. این مقاله بر آن است تا ضمن معرفی شخصیت سید محمدحسن میرجهانی، به بررسی و تحلیل علایم محتوم ظهور از ورای سرودههای وی بپردازد.https://jrla.isca.ac.ir/article_68972_ff144742e0002ca8c01e3d06512ae940.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570441620200220تحلیل کارآمدی یک نظریه تفسیری، بر اساس معیارهای مبناشناختتحلیل کارآمدی یک نظریه تفسیری، بر اساس معیارهای مبناشناخت951156897310.22081/jrla.2020.56120.1252FAخدیجهاحمدی بیغشمجتمع آموزش علوم اسلامی کوثر3 0000-0002-790طاهرهمحسنیدانشگاه امام صادق علیه السلام پردیس خواهرانJournal Article20191127اصولِ منطق تفسیر قرآن کریم، ایجاب می کند مفسر پیش از اقدام به تفسیر، نظریه تفسیری خود را مشخص، و در سراسر تفسیر آن را رعایت نماید. کارآمدی یک نظریه تفسیری به مفسر کمک می کند علاوه بر داشتن چارچوب نظریه تفسیری، منظومه فکری، مشخص و معینی نیز پیدا کند. زیرا ممکن است مفسری چارچوب نظریه تفسیری اش برای وی روشن باشد، ولی عملا در فرآیند و تحول زمان دچار تقلب رأی گشته، و تفسیری که ارائه می کند دارای منظومه فکری منظم و مشخصی نباشد، در نتیجه نظریه برایش مبهم و پیچیده شده، و منجر به اضطراب و پریشانی چهره تفسیری وی می گردد. لذا رعایت این امر منوط به داشتن نظریه تفسیری، بر اساس معیارهای مبنا شناختی کارآمد، در زمینه تفسیر قرآن خواهد بود. بررسی تحلیلی توصیفی و بهره مندی از مستندات کتابخانه ای، نشان می دهد برخی از معیارهای کارآمد نظریه تفسیری، امکان حضور از دانش های دیگر همچون جامعه شناسی، علوم اجتماعی، و.. در حوزه تفسیر قرآن را خواهند داشت. بنابراین نظریه تفسیری که براساس این معیارهای کارآمد، در مقایسه با سایر نظریات تفسیری، از آیات قرآن ارائه گردد، مانا و پویا بوده، و منجر به تاثیر گذاری بهتر و بیشتر کمی و کیفی تفسیر آیات الهی، در مخاطبان خواهد گشت. این مقولات ناظر به فرآورده بودن نظریات تفسیری، در حوزه فهم است و نه فرآیند و پیش فرض دانستن آن.قرآن کریم تنها کتاب آسمانی به دور از تحریف، و شامل برنامۀ هدایت بشر، در همه زمان ها است. تلاش مفسران نیز در قرن های متمادی، در راستای کشف و تفسیر معارف قرآن، با ارایۀ نظریه های تفسیری بوده است. حال چه شیوهای باید در پیش گرفت و چه نقشه راهی تعریف کرد تا این نظریه ها کارآمد شده، و تنوع نظریه های تفسیری سر از نسبیت تفسیر، پلورالیسم و حتی آنارشیسم تفسیری در نیاورند. بررسی تحلیلی توصیفی کارآمدی یک نظریۀ تفسیری، از حیث معیارهای مبنا شناخت مانند آینده نگری، انسجام و عدم خودشکنی، تعمیم پذیری، فرابخش بودن و جز آنها موجب کشف سطوحی بیشتر در فهم قرآن شده، و گسترش کمی و کیفی فهم آیات الهی را به دنبال خواهد داشت که به پایداری و مانایی یک نظریۀ تفسیری منجر شود.https://jrla.isca.ac.ir/article_68973_0140415a9793509feedf59d7fe19d310.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570441620200220A critical survey on the unification of narrations of flood Quranic With the narration of previous texts, an intertexual approachنقد یگانه انگاری روایت قرآنی طوفان با روایت متون پیشینی با رهیافت بینامتنیت1151376897410.22081/jrla.2020.56372.1254FAقاسممحسنی مریعلوم قرآن و حدیث، دانشگاه پیام نور تهران جنوب، ایراناکبرتوحیدلوعلوم قرآن و حدیث،دانشگاه پیام نور پاکدشت،ایرانعلیرضادل افکارعلوم قرآن و حدیث،دانشگاه پیام نور تهران جنوب،ایرانمهدیعبادیدانشیار گروه تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی دانشگاه پیام نورJournal Article20191223Intertextuality is a kind of hermeneutic approach and literary criticism based on textual and reader-oriented, which seeks to weaken and erase the creator of the text and deprives the existential independence of the text. In this network, text production and genesis are based on interaction with a system composed of other texts. The product of which is the loss of the meaning and uniqueness of the text and, to a large extent, provides space for other readings. In this query narrative storm in the Qur'an and earlier texts was considered as text and processed by hermeneutic method and tried questioning the of the uniqueness of the narration of the storm of the Quran with Critical approaches to Mesopotamian and Bible Texts elements and components related to interethnicity were read with Constructive and Destructive, along with the narrative necessities and the perspective of belief systems of discourse (Mesopotamia, the Bible, and the Quran) represent the narrative independence of the storm in the Qur'an over prior texts.بینامتنیت نوعی رهیافت هرمنوتیکی و نقد ادبی بر بنیان متن محورانه و خوانشگر بنیاد است که به شدت در پی تضعیف و بی رنگی آفرینندۀ اثر و متن است و خودبسندگی یا استقلال وجودی متن را تهی می کند. در این شبکه، زایایی و پیدایی متن بر اساس کنش با نظامی متشکل از متون دیگر است؛ که فرآوردۀ آن، کنار رفتن قطعیت معنا و اصالت و یکتایی متن می باشد که فضا را برای فراوانی خوانش ها باز می کند. در این جستار از یک سو روایت طوفان در قرآن و متون پیشین به مثابۀ متن در نظرگرفته شده و با سویۀ هرمنوتیکی پردازش گشته است و از سوی دیگر تلاش شده تا پرسش یگانه پنداری (این همانی) روایت طوفان قرآن از متون میان رودانی و عهدینی با رهیافت نقدی، عناصر و مؤلفه های همبسته با بینامتنیت، بسان مؤلفۀ تقویمی و تخریبی بازخوانش گردد و با همراهی بایسته های روایت شناختی، چشم انداز باوری و کانونی شدگی نظام های گفتمانی، (قرآن کریم، میان رودان و کتاب مقدس) استقلال و واگرایی روایی طوفان نوح در قرآن کریم نسبت به متن های پیشین بازنمایی شود.https://jrla.isca.ac.ir/article_68974_38ce9ec303ff5648daccdf0862393677.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570441620200220Analysis of Imam Hassan's (S) critical sermon after the death of the Prophet (PBUH) based on Falkloff's theoryتحلیل خطبهی انتقادی امام حسن (ع)پس از رحلت رسول خدا (ص)بر اساس نظریه فرکلاف1371586897510.22081/jrla.2020.55710.1250FAحسینخاکپورگروه علوم قران وحدیث دانشگاه سیستان وبلوچستان0000000301215890مریملطفیعلوم قران و حدیث دانشگاه سیستان و بلوچستانJournal Article20191007Critical discourse analysis is the linguistic phenomenon produced by communication, and is a study, social, and interdisciplinary tendency. Critical discourse deals with the analysis and critique of texts that reflect the social, political, and cultural factors governing space, society. The purpose of the present study is to analyze the critical discourse of Imam Hassan Mojtaba (PBUH) in the aftermath of the death of the Prophet (PBUH) based on Farfalaf's theory, which has three levels of description, interpretation and descriptiThe purpose of the present study is to analyze the critical discourse of Imam Hassan Mojtaba (AS) on the events after the death of the Prophet (peace and blessings be upon him) based on Farfalaf's theory, which has three levels of description, interpretation and descriptive-analytic method. This article explores the critical discourse of Imam Hassan Mojtaba (PBUH) in conditions of suffocation, the dominant power of the community and the people of Kufa in protest and criticism of the outlaws, leading to this critical discourse on a number of issues, including: Imamate and succession after the Prophet of God (PBUH), the glorification of the lost right of Prophet Ali (PBUH), mentioning the virtues of his noble father, the compassionate companionship of the Prophet (peace be upon him) and the Enlightenment in order to arouse public opinion. Support and support of Imam and his companions.ve-analytic method. Achievedتحلیل گفتمان انتقادی، پدیدهای زبانی میباشد که در اثر ارتباط تولید شده، و گرایشی مطالعاتی، اجتماعی و میانرشتهای است. گفتمان انتقادی، به تحلیل و نقد متونی که بازتابدهندۀ عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر فضای جامعه است، میپردازد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل گفتمان انتقادی امام حسن مجتبی7 در وقایع پس از رحلت رسول خدا6 بر اساس نظریۀ فرکلاف است که در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و به روش توصیفی- تحلیلی به آن پرداخته میشود. دستاورد این نوشتار تبیین گفتمان انتقادی امام7 است که نشان دهندۀ شرایط خفقان و قدرت مسلط بر جامعه، اوضاع مردم کوفه در زمان حضرت می باشد، افزون بر این اثرپذیری امام7 از آن شرایط که گفتمان را بهصورت اعتراضی و انتقادی نسبت به پیمانشکنان ایراد فرمودهاند، این انتقاد را در راستای اثبات امامت و جانشینی بعد از رسول خدا6، شکوه از حق ضایعشدۀ حضرت علی7، ذکر فضایل پدر بزرگوارش، معرفی یار و یاور دلسوز پیامبر اکرم6 و روشنگری در جهت برانگیختن افکار عمومی برای حمایت و پشتیبانی امام7 و یارانش برجسته مینماید.https://jrla.isca.ac.ir/article_68975_dbf7bb937545b2a31c3363274e9c7fb8.pdf