دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822Literary and artistic of elements in Joseph story from view point of Seyyed Qotbعناصر ادبی و هنری در داستان یوسف (ع) از نگاه سید قطب931127FAخلیلپروینیهیئت علمی- دانشگاه تربیت مدرسیحییامینیکارشناس ارشد دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20151116The story of Joseph is the unique Quranic story which has been narrated all at once and in details. This has led many interpreters and critiques like Seyyed Qotb, whose book entitled Al-tasvir al- Fanni is considered a buzzword in Quranic literary and artistic studies, to attend to the literary aspects of this story and provide the way for its deeper inquiry. In this study, we tried to analyze and categorize some of the literary and artistic elements of this story such as characterization, building scenes, conversation, quarrel, and also some literary elements such as the element of imagination, affection and the framework of thought.So that to see the extent to which Quran has used literary and artistic frameworks at the service of conveying its educational messages. This characteristic of Quran’s language has led to the development of the theory of Islamic art and literature and many of its aspects such as Islamic stories and dramas. The study of the artistic features of the best of story of Quran from the viewpoint of Seyyed Qotb, who is a pioneer in the theory of Islamic arts and literature, will help a lot in understanding and disseminating this theory.داستان یوسف (ع) در قرآن بر خلاف سایر داستانهای پیامبران تنها داستانی است که یکجا و به صورتی تقریبا مفصل و کامل بیان شده و این امر مفسران، ادیبان و ناقدان بزرگ چون سید قطب را که کتاب التصویر الفنی او نقطۀ عطفی در مطالعات ادبی و هنری قرآن به شمار میرود، برآن داشته است تا در هنگام تفسیر این سوره، به گوشههایی از جلوههای هنری وادبی این داستان پرداخته، زمینه را برای پژوهشهای مستقل در این خصوص فراهم کنند، لذا در این مقاله سعی کردهایم به بررسی، تحلیل و طبقه بندی برخی از عناصر ادبی و هنری داستان از جمله عنصر شخصیتپردازی، صحنهپردازی و عناصری همچون گفتگو، کشمکش، پیرنگ و همچنین عناصرادبی آن مانند عنصر عاطفه، خیال، اسلوب و فکر بپردازیم تا ملاحظه شود قرآن در بیان داستانهای خود تا چه حد از اسلوب و شیوۀ هنری وادبی بهره جسته و چگونه زبان هنر و ادبیات را وسیلهای مناسب و شایسته در خدمت اهداف تربیتی و هدایتی خود قرار داده است، به طوری که همین شیوۀ قرآن، در چند دهه گذشته باعث شده تا نظریۀ هنر و ادب اسلامی در اشکال مختلف آن مانند داستان اسلامی و نمایشنامۀ اسلامی با الهام از شیوۀ داستا نپردازی قرآن پدید آید، از این رو مطالعۀ ویژگیهای هنری و ادبی بهترین قصۀ قرآن از زبان سید قطب که خود با الهام از هنر قرآن از پیشگامان نظریۀ هنر و ادب اسلامی میباشد، به فهم و ترویج این نظریه که امروزه طرفداران فراوان پیدا کرده است، بسیار یاری میرساند.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822The Quranic intertextuality In the Sahifah Sjjadihبینامتنیت قرآنی در صحیفه سجادیه3144128FAعباساقبالیعضو هیئت علمی دانشگاه کاشانفاطمهحسن خانیدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه کاشانJournal Article20151116The prayer is crystallization of invocation the grase sourc and the response to the most basic and transcendenalbasis need of humanbieng,and every humankind cleave to it regardless his particular religion, considering his personality and thought attitudes. The antecedent of prayer in the Arabic literature and it’s statuse in the Islamic cultural and literature especially in the behavior of Infallibles and it’s role to direct the people towards the Numinous, have caused it’s flourish, and created texts that the Sahifah is the best example of them. Although the characters of these prayers differ from other that containeulogy, lyric poem, boast fullness, apology the analysis and semantic of these texts like other literary texts indeoendent from the other texts is impassible. Inasmuch as most part of these prayers have connection with the verses of the Quran, this connection needs to be studied, and this article will deal with it.دعا، تبلور استمداد از سرچشمة فیض و پاسخ به یکی از اساسیترین نیازهای متعالی بشر است و هر انسانی فارغ از کیش و آیینی خاص و به فراخور شخصیت و رویکردهای فکری خود به آن تمسک میجوید. سابقة دعا در ادب عربی و جایگاه آن در ادب و فرهنگ اسلامی؛ به ویژه در سیرة معصومین علیه السلام و نقش دعا در توجه دادن مردم به حقیقت مینوی(Numinous) موجب رونق ادب دعا شده و نصوصی را به ارمغان آورده است که صحیفة سجادیه، برترین نمونة آن میباشد. هرچند ویژگیهای نصوص این دعاها متمایز از متنهایی است که در اغراضی مانند مدح، غزل، فخر، اعتذار و...آفریده شدهاند ولی تحلیل و معناشناسی این متنها بسان دیگر متنهای ادبی، مستقل و فارغ از دیگر نصوص میسر نیست و از آ نجا که بسیاری از فرازهای این ادعیه با آیات شریفه قرآن ارتباط و تعامل دارند، ارزیابی و نقد این ارتباط و تعامل در ذیل عنوان «بینامتنی» (intertextuality) یا «تناص» قرآنی عنایتی خاص میطلبد و این مقاله به این مهم پرداخته است.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822The analysis of multisound in the Quran according to Michael Bakhtin`s theory of logic of dialogueتحلیل چندصدایی در قرآن کریم براساس نظریه منطق مکالمه میخاییل باختین4459129FAغلامرضاپیروزهیئت علمی دانشگاه مازندرانJournal Article20151116Micheal Bakhtin, one of the greatest theorists in the twentieth century put forward the key concepts of dialogue and multiphonetic in the field of the linguistic and literary approaches. Bakhthin`s theories is based on the dialogue which is formed by three elements: spesker, listener/addressee and the relationship between the speaker and listener. He believe that the concept of dialogue is opposite of the cocept of monologue which is used by a institute, a person and a power. He apposes the language of the monologue in the interests of the language of multiphonetic. The text that is monologue serves the system of the yoke, and only the multisound (dialogue) reflexes the intentions of the low societies. Contrary to the theorists who believ that the Holly Quran belongs to the kabulous and classic society that support the system of monologue, this paper attempts to show that the Holly Quran by considering it`s capacity, is the book with multisound and the Bakhtin`s theory can be seen in every place of this transcendental work.میخاییل باختین یکی از بزرگترین نظریهپردازان قرن بیستم، مفاهیم کلیدی گفت وگو و چندآوایی را در عرصۀ رویکردهای زبانی و ادبی ارائه کرده است. نظریههای باختین بر مفهوم دیالوگ استوار است که از نظر وی از سه عنصر تشکیل میشود: سخنگو، شنونده- مخاطب و رابطۀ میانِ سخنگو و شنونده. او مفهوم دیالوگ را در تقابل با مفهوم مونولوگ (تکصدایی) قرار میدهد که توسط یک نهاد، یک فرد و یک قدرت به کار گرفته میشود. باختین با زبانِ تک آوا به نفعِ زبانِ چندآوا مخالفت میکند. متنی که تک آوا باشد در خدمتِ نظام سلطه و هژمونیِ گروههای استبدادی قرار میگیرد و تنها متون چندصدایی و تعدد صداها، منویاتِ جوامعِ فرودست و زیرِسلطه را انعکاس میدهد. در این مقاله برخلاف دیدگاه نظریهپردازانی که قرآن کریم را متعلقّ به جوامعِ اساطیری و کلاسیک میدانند که نظا م تک آوا را تقویت میکند، درنظر است براین تلقّی تکیه گردد که با توجّه به ظرفیتها و قابلیتهای ماهوی قرآن کریم این اثر را باید یک کتابِ چندآوا درنظر گرفت که در جای جایِ این اثرِ متعالی، تئوری منطقِ مکالمۀ باختین قابل رصد و مشاهده است.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822A Linguistic Approach to the Textual Meaning of the Holy Quranزبانشناسی مفهوم متن در قرآن کریم5969130FAحسینشمس آبادیهیئت علمی دانشگاه تربیت معلم سبزواراصغرمولوی نافچیهیئت علمی دانشگاه تربیت معلم سبزوارJournal Article20151116Although a lot of linguistic debates have been produced over the miraculous rhetoric of the Holy Quran, this study attempts to investigate and verify the truth and position of this linguistic miracle. One can only grasp some limited aspects of this wonderful discourse provided that he or she is well-informed about the Holy Quran and its multilayers. Having taken a look at Quranic texts, we should soon understand that all Quranic discourse is based on such linguistic information which is a means of interpretation based on the understanding of preferred textual meanings and content. Accordingly the Holy Quran’s uniformity in the surahs, verses, laws, realism, and canon formation become more evident. This research focuses on a linguistic approach to the structure of Quranic texts by referring to the Holy Quran itself and by extracting its practical samples in order to introduce the constituent parts of its discourse.گرچه سخن دربارۀ اعجاز قرآنی و بلاغت آن از دیدگاه زبانشناسی بسیار است، اما در این جستار میکوشیم تا به حقیقت این اعجاز و جایگاه قرآن کریم در زبان و اعجاز گفتاری آن بپردازیم و بر این نکته تأکید ورزیم که آدمی میتواند تنها به برخی از جنبههای این اعجاز آن هم با تلاش گسترده و داشتن تخصص در مفاهیم آن و آشنایی با گفتمان ویژة قرآنی پی ببرد. اگر به متون قرآنی نگاهی بیندازیم، در خواهیم یافت که گونههای گفتمان قرآنی همگی بر پایه دادهها و اطلاعات زبانی است که ابزاری برای تأویل مبتنی بر درک مفهوم ترجیحی متن به شمار میرود. در این روند تلاش میشود تا یکپارچگی قرآنی در سورهها و آیات و احکام آن و نیز نگرش آن از واقعیت یا شکلدهی واقعیت جدید آشکار گردد. در این مقاله، سخن خود را بر پایۀ دیدگاهی زبانشناسی به ساختار متن قرآن کریم استوار میسازیم و با مراجعه به این کتاب آسمانی و نمونههای کاربردی آن را استخراج میکنیم و در راستای این دیدگاه عناصر تشکیل دهندۀ این گفتمان را بررسی مینماییم.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822Purporst of Resistance Literature in the Quranبن مایه های ادبیات مقاومت در قرآن6997131FAسید فضل اللهمیرقادریهیئت علمی دانشگاه شیرازحسینکیانیهیئت علمی دانشگاه شیرازJournal Article20151116Resistance is one of the basic principles of human life and human will never be able to live without it. Resistance is therefore necessary for human and the Quran enumerate it in the necessity of human and religious obligatory that lack of it will cause corruption on the earth.the resistance Literature that is the result of this necessity, is based on Quran. In this paper, after a brief overview of the resistance and the resistance literature, the resistance characteristics, the phenomena of resistance and the species of resistance were analyzed, to achieve Purporst of Resistance Literature in the Quran. The study shows that the Quran, enumerate the resistance,as a religious duty and necessity for the human and suppose for it features such as being religious and indigenous, being pervasive , and the sanctity. And carnal tendencies and social disorders, rulers of cruelty, occupation force and superstition, are the phenomena of resistance and observed that there is not a single species for resistance, but according to each negative phenomenon there is an especial kind of it.مقاومت از اصول اولیۀ زندگی بشری است که انسان بدون بهرهمندی از آن هرگز قادر به زندگی نخواهد بود. قرآن آن را واجب شرعی و ضرورت بشری میداند که فقدان آن، موجب فساد در زمین خواهد شد. ادبیات مقاومت که به دنبال همین ضرورت به وجود آمده است، اساس و بنمایۀ قرآنی دارد. در این مقاله پس از نگاهی کوتاه به مقاومت و ادبیات مقاومت، برای دستیابی به بنمایههای ادبیات مقاومت در قرآن، ویژگیهای مقاومت، پدیدههای مورد مقاومت و گونههای مقاومت در قرآن مورد واکاوی قرارگرفت. پژوهش انجام شده نشان میدهد که قرآن، مقاومت را واجب شرعی و ضرورتی گریزناپذیر میداند و برای آن ویژگیهایی همچون فطری و شرعی بودن، فراگیر و هدفدار بودن، قداست و... قرار داده است و گرایشهای نفسانی و رذایل اخلاقی دیگران، ناهنجاریهای اجتماعی، حاکمان جور، تجاوزگران، اشغالگران و خرافهها را از پدیدههای مورد مقاومت میداند و تصریح کرده است که مقاومت، گونهای واحد ندارد، بلکه براساس هر پدیدۀ منفی، گونۀ ویژۀ آن به کار میرود.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822The Third Century’s Elegies for Immam Hosseinرثای حسینی در اشعار عربی قرن سوم97119132FAحمیدرضامشایخیهیئت علمی دانشگاه مازندرانJournal Article20120614The entry of the Battle of Karbala into poetry and literature is one of the reasons for its historical permanence. The influential mould poetry and elegy created a strong bondbetween hearts and the very battle of Karbala. The incident was so moving that resulted in the creation of the richest sources of Shiite thoughts and emotions in the realm of literature. The history of the elegy composed for Imam Hossein, irrespective of the evidences indicating that it predated the very incident, started with the incident of Karbala and turn enriched the Arabic literature. Such motives as religious faith, gaining rewards in the Hereafter, the charismatic character of Imam Hossein, and the tragic incident of Karbala has led poets to write original elegies. The somple agreeable and sentimental word, different rhythms, it’s strong link to shi`I principles along with truthfully sentiment, beautiful artistic images and with the strong power of delivery and poetic imagining on the one hand and dealing with historical aspects of karbala, stating the rightfulness of Houshold of the prophet and oppressions to them on the other hand provided the ground of the happening of the most sorrowful elegy in the century.And exhibited the real stages of it historians and writer of the book of martyrdom.ورود حماسۀ کربلا به حیطة شعر و ادبیات یکی از عوامل ماندگاری و پایایی آن به شمار میآید، زیرا قالب تأثیرگذار و نافذ شعر و مرثیه، میان دلها و عاطفهها از یک سو و حادثۀ عاشورا از سوی دیگر پیوند زد و احساس غم، حسرت و خشم را در مخاطبان بر افروخت و باعث به وجود آمدن غنیترین ذخائر فکری و احساسی شیعی در زمینۀ ادبیات گردید. تاریخ سرایش رثای حسینی، صرف نظر از شواهدی که از وجود آن پیش از واقعۀ عاشورا حکایت دارد، از حادثۀ کربلا آغاز گشت و ادبیات عربی را غنی و پربار نمود. انگیزههایی چون اعتقاد دینی و نیل به پاداش اخروی، جذابیت شخصیت امام حسین(ع) حادثۀ غم انگیز کربلا و شدت تراژدی آن باعث شد تا شاعران شعرهایی بدیع و پربار را در قالب رثا بسرایند. واژگان ساده و دلنشین و دارای بار عاطفی مناسب، وزنهای گوناگون، پیوند ناگسستنی آن با اصول شیعی به همراه عاطفه صادقانه، تصاویر هنری زیبا و متنوع و دارای قدرت القایی بالا و تخیلات شاعرانه از یک بعد و پرداختن به جنبههای تاریخی کربلا، بیان حقانیت اهل بیت (ع) و ستمهای وارده به آنها از بعد دیگر، زمینۀ ظهور یکی از سوزناکترین مراثی قرن سوم را فراهم آورد و صحنههایی واقعی از آن را برای مورخان و مقتلنویسان به نمایش گذارد.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822Mahdi, the Twelfth Imam of the Shiites and Salman Harati’s Nostalgic, Futuristic Poetryامام زمان (ع)، نوستالوژی آینده گرا در اشعار سلمان هراتی119137133FAاحمدغنی پور ملکشاههیئت علمی دانشگاه مازندرانرضاعبادی جم خانهمدرس دانشگاه علمی کاربردی بهشهرعلی اصغرخوشه چرخدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه مازندرانJournal Article20151116Nostalgia can be defined as a feeling that a time in the past was good, or the activity of remembering a good time in the past and wishing that things had not changed. From a psychological viewpoint, there are a number of different reasons for nostalgia such as remembrance of childhood days, feeling alienated, death of a loved one and the unfulfilled hope for a utopia and historical past. In literature, it is usually argued that the feeling of nostalgia happens in literature quite naturally and without the knowledge of the writer and because of this it has a stylistic importance in the study of a work of literature. It receives a special place in an author-oriented stylistic study of a text, especially in a psychological study of a text. New literary criticism usually divides nostalgia into two types of social and personal.
In recent decades, new critical studies of nostalgia have dramatically increased; this is because social injustice, poverty, political upheavals as well as being away from one’s motherland have come to the fore. This happens to such a great extent that one can see it in many of the works of contemporary Iranian poets. This research aims to analyze the theoretical background of personal and collective nostalgia in the poetry of some contemporary Iranian poets, especially the poems of Salman Harati whose poems have references to the Twelfth Imam of the Shiites. The subjects and issues explored in the poetry of Salman Harati can potentially be used as trendsetters at the time of globalization; and hence a need to reassess themes and ideas of his poetry. In the end there will be a discussion regarding the improvement of the culture of awaiting the Coming of Hazrate Mahdi.نوستالوژی nostalgia را میتوان به طور خلاصه، یک احساس درونی تلخ و شیرین نسبت به اشیا، اشخاص و موقعیتّ گذشته تعریف کرد. احساس نوستالوژی از نظر روا نشناسان، نتیجة حسرت بر گذشته، یادآوری خاطرات کودکی و نوجوانی، احساس غربت، مرگ اعضای خانواده و حسرت آرمانشهر و گذشتة تاریخی است. نوستالوژی در ادبیاّت، رفتاری است که معمولاً ناخودآگاه در شاعر یا نویسنده بروز میکند و متجلّی میشود و از همین رو، اهمّیّتی سبکشناختی پیدا میکند. نوستالوژی در چارچوب سبکشناسی مؤلفمدار به ویژه هنگام بررسی روانشناختی اثر، بسیار اهمّیتّ مییابد. در بررسیهای جدید ادبی، نوستالوژی را به دو گونة شخصی و اجتماعی تقسیم میکنند. نوستالوژی در ادبیاّت دورة معاصر، نمود بیشتری یافته است، چرا که سرخوردگیهای اجتماعی، عشق و دوری از وطن، شکستهای سیاسی، بیعدالتی و فقر عمومی و بیماریهای اجتماعی نیز از عوامل پدیدآورندة این حس فردی جمعی است، چنان که در اکثر اشعار شاعران معاصر ایران دیده میشود. این پژوهش نیز بر آن است، مبانی نظری و مفهوم نوستالوژی را در دو محور نوستالوژی فردی و جمعی و نیز عوامل نوستالوژی انتظار و آیندهگرا را در اشعار ادبیاّت شاعران دورة معاصر ایران به ویژه سرودههای سلمان هراتی در ارتباط با امام زمان (عج) بررسی و تحلیل نماید. اشعار مطرح شدة سلمان هراتی، موضوعاتی است که توجّه کافی به آنها در عصر جهانی شدن، زمینه را برای جهانیسازی و درک اندیشة نجاتبخش مهدویتّ هموار میکند. آنچه ضرورت دارد، این است که اولا،ً مبانی و اصالت این تفکّر، بازشناسی و تبیین شود. ثانیا،ً ابعاد، جامعیتّ و جذابیتّ اندیشة ظهور مُنجی در تفکّر شیعی و در اشعار شاعران معاصر از قبیل سلمان هراتی برای جهانیان و شیعیان معرّفی گردد.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822The Reasons of the Quran as a Miracle’s Abd-al-Qaher Jorjāni and the Global Tradition of Defense of Poetryسنت جهانی دفاع از شعر و بررسی دیدگاه های عبدالقادر جرجانی در کتاب دلائل الإعجاز فی القرآن137157136FAفرزادقائمیهیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20151117یکی از سنتهای ادبی مهم در نقد ادبی، از دیرباز، پاسخهایی بوده است که مدافعان شعر در برابر انتقادات منتقدان ابراز داشتهاند. در تاریخ ادبیات غرب، این انتقادها با افلاطون، و دفاعیهها از آن نیز، با ارسطو آغاز میشود. در دورۀ تمدن اسلامی نیز از صدر اسلام، مخالفانی برای شعر وجود داشتهاند که خواه ناخواه در برابر آنها مدافعانی نیز باید به وجود میآمدند. یکی از این مدافعان، عبدالقاهر جرجانی است و مبحث اول از کتاب دلائل الاعجاز فی القرآن او رسالهای مستقل است که میتواند دفاعیة جرجانی از موجودیت شعر به شمار آید. این جستار، ضمن مروری بر سنت جهانی دفاع از شعر، به تحلیل دیدگاههایی میپردازد که جرجانی در راه نیل به این منظور مطرح کرده است.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822The aesthetic and sociological reflex of Koranic Verses and Hadiths In Bahār`s poetryبازتاب زیبایی شناختی و جامعه شناختی آیات و احادیث در شعر بهار157175137FAمرتضیمحسنیهیئت علمی دانشگاه مازندرانJournal Article20151117فرهنگ جامعۀ ایرانی به عنوان فرهنگی شرقی در درازنای تاریخ حیات اجتماعیاش، فرهنگی دینی بوده است. ایرانیان نیز در دورههای مختلف به ویژ ه پس از اسلا م با تمسک به متون دینی به برساختن باورهای خود روی آوردند. ملکالشعرای بهار به علت شناخت عمیقش نسبت به فرهنگهای ایران پیش از اسلام و پس از آن، آشنایی با تحولات جدید جهانی و مخاطبشناسی، توانست حلقۀ اتّصال فرهنگ جامعۀ سنتی و جدید ایران باشد. وی با تأثیرپذیری از فرهنگ قرآنی و نبوی و با حضور همه جانبه در فعالیتهای اجتماعی عهد مشروطه و پس از آن، با آیات و احادیث به طر ح بخشی از افکار امروزیِ دیوانش پرداخته است. این مقاله در آغاز میکوشد نیاز جوامع را به دین بازگو و تصریح کند که فرهنگ جامعۀ ایرانی به خصوص پس از اسلام فرهنگی دینی بوده است. آ نگاه نشان دهد که بهار به عللی چون علت شخصیتی و اجتماعی، متأثر از فرهنگ دینی اسلام در پنج دهۀ حیات شاعریِ خود، به چه میزا ن به آیات و احادیث در طرح افکار امروزی گرایش دارد. همچنین نویسنده برای تبیین جنبههای زیباییشناختی اشعاری که بهار در سرودن آن از آیا ت و احادیث تأثیر پذیرفته، به تقسیمبندی و تحلیلهایی در حوزههای قالب، موضوع، چگونگی طرح آیات و احادیث دست زده است.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامیفصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی2538-570401120120822A Study of prayer in the mystic reading in the Persian litratureبررسی نماز در قرائتهای عرفانی در گسترۀ ادبیات فارسی175196138FAحمیدرضاسلیمانیانهیئت علمی دانشگاه آزاد تربت حیدریهJournal Article20151117در فرهنگ و تمدّن اسلامی به واسطۀ تعدّد و تنوّع نظامها و مکاتب شناختی، حوزههای گوناگونی چون فقه، کلام، فلسفه، عرفان مجال ظهور یافت. گرچه مهمترین خاستگاه معارفِ عرفانی، شریعت است، به نظر میرسد در مبانی نظری و عملی، تفاوتی فاحش با سایر حوزههای معرفتی دارد. این تفاوت در برداشتها و استنباطهای عارفانه از بسیاری ارکان دینی و شریعتی، فی المثل نماز، هویدا است. توجه به بواطن، معانی و روح عبادات در برابر ظاهرگرایی، تفکّر و تعقّل در حوزۀ شریعت و تکیه بر احوالات خاص عارفانه و حضور قلب، از مهمترین ارکان اعتقادی عرفان است که آن را در تقابل با شریعت مداری صرف قرار میدهد. این اصول و قواعد نظری در قرائتهای عارفانه در باب خالصترین وسیلۀ ارتباطی انسان با خدا یعنی نماز آشکار است. در حیطۀ تعالیم عملی نیز توصیههای عارفان بر مراقبت از نفس، ترک خودبینی، اخلاص در عبادت و دفع سایر مقاصد دنیوی و اخروی در دینداری، و در نهایت ترک عادتپرستی مبتنی است. تعالیم عملی عرفان نیز در باب نماز مشحون از این نکتهسنجیها میباشد. مقالة حاضر ضمن توجه به این مبانی نظری و عملی، نماز را در قرائتهای عرفانی در گسترۀ ادبیات فارسی مورد بررسی قرار داده است.