موفقیت گوینده در رساندن رسالتش به مخاطب در حالتی صورت میگیرد که میان معنای مقصود و معنای محمول، تطابقی به وجود آمده باشد. با در نظر گرفتن این مساله، برای اکثر کلمهها میتوان دو حالت عام متصور شد که تحت عنوانهای معنای مرکزی و معنای حاشیهای مطرح میشوند. بررسی کاربردی واژگانی که از این روند برخوردار شدهاند این امکان را فراهم میآورد تا شناختی جامع از وضعیت آنها به دست آید. واژگان قرآن نیز به شیوهای زیبا این دو نوع معنی مرکزی و معنی حاشیهای را به یکدیگر پیوند دادهاند و سبب شکل گیری مفاهیم جدیدتری گشتهاند. در این راستا، پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی در صدد است تا چگونگی تحول معنایی در واژگان سورهی یوسف (ع) را بررسی نموده و ارتباط میان معانی اصلی و معانی ضمنی واژگان را تبیین نماید. دستاورد کلی پژوهش نشان میدهد که معنای حاشیهای و ضمنی، موضوعی است که بیشتر واژگان قرآن را در بر میگیرد، و این حاکی از آن است که واژگان در قرآن از دایرهی مفهومی گستردهای بهرهمند هستند؛ که به نوبهی خود سبب غنای معنایی واژگان قرآن شده است.
Hājizādeh, M., & ebrahimi, M. (2020). بررسی کاربردی معنای مرکزی و حاشیهای در سوره یوسف. Literary Studies of Islamic texts, 4(16), 31-61. doi: 10.22081/jrla.2020.55538.1245
MLA
Mahin Hājizādeh; mohammad ebrahimi. "بررسی کاربردی معنای مرکزی و حاشیهای در سوره یوسف", Literary Studies of Islamic texts, 4, 16, 2020, 31-61. doi: 10.22081/jrla.2020.55538.1245
HARVARD
Hājizādeh, M., ebrahimi, M. (2020). 'بررسی کاربردی معنای مرکزی و حاشیهای در سوره یوسف', Literary Studies of Islamic texts, 4(16), pp. 31-61. doi: 10.22081/jrla.2020.55538.1245
VANCOUVER
Hājizādeh, M., ebrahimi, M. بررسی کاربردی معنای مرکزی و حاشیهای در سوره یوسف. Literary Studies of Islamic texts, 2020; 4(16): 31-61. doi: 10.22081/jrla.2020.55538.1245