از موضوعات مهم نقد ادبی معاصر که میتوان به آن اشاره کرد، تناص و یا بینامتنی میباشد که در آن لفظ و یا معنا و یا هر دو از یک اثر به اثری دیگر انتقال مییابد. از مهمترین آثاری که مفاهیم آنان به اشعار شاعران جهان اسلام منتقل شده است قرآن و نهج البلاغه است زیرا هر دو همچون دریای خروشانی هستند که مضامین و مفاهیم والا و برتر را به بشر عرضه میدارند. اکثر شاعران از این دو منبع گرانقدر در اشعار خود بهره جسته و برخی معانی ناب آن ها را به رشته نظم در آورده اند که یکی از آنان ابن وردی شاعر دورۀ انحطاط میباشد. در عصر او به علت شرایط جامعه، برخی از شاعران به دین و مسائل مربوط به آن روی آورده بودند. این شاعر در لامیۀ مشهور خود که آن را در هفتاد و هفت بیت به عنوان نصیحتنامهای به فرزند خود سروده است، از بیش تر سخنان قرآن و نهج البلاغه استفاده کرده و برای غنای سخن خود از آن ها مدد جسته است. او در برخی ابیات این لامیه، عین متن قرآن و یا نهج البلاغه را آورده و در برخی دیگر معنی و مفهوم آنها را در میان کلام خود گنجانده است. از موضوعاتی که ابن وردی از قرآن و نهج البلاغه استفاده کرده است، میتوان به گرایش به حق، طلب علم و دانش، عدم دل بستن به دنیا، میانهروی در کارها، دوری از سخن چینی و غیبت، مدارا با همسایه و کوتاه کردن آروزها اشاره کرد.