تصویر هنری، نمایانگر فرآیندی است که از یک سو به تصویر، مفهوم هنری بخشیده و آن را از تعابیر عادی جدا میکند و از سوی دیگر زمینۀ نمایش حقایق ناپیدا و انتقال گنجینههای ذهنی به مخاطب را فراهم میسازد و در عمق بخشیدن به معانی مورد نظر نیز کارایی دارد.
در دامنۀ تصویرگری هنری، توصیفها و ترسیمها به گونهای هستند که موجب لمس واقعیتهای ورای متن میشوند؛ از این رو هر قدر تصویرپردازی یک متن هنریتر باشد، خواننده یا شنونده بیشتر و شدیدتر تحتتأثیر قرار میگیرد.
قرآن کریم برای ملموس ساختن حقایق هستی، ازجمله مسلمات حیات آخروی، از این شیوه بهره برده و در پرتو استخدام عناصر هنری از قبیل عاطفه، تجسیم، تشخیص، تمثیل و حرکت، بسیاری از معارف توحیدی و پدیدههای آشکار و پنهان و بسیاری از معالم غیبی را، اعم از آنچه لباس هستی برتن کرده و یا در حیات اخروی رخ خواهد داد، تبیین نموده است.
در این نوشتار، در جهت تشریح این شیوه، مصادیقی از تصویرگریهای هنری مربوط به حیات بعد از مرگ را برگزیده و با تکیه بر کاربرد این عناصر در ادب عربی، عناصر به کار رفته در این آیات تبیین و تحلیل شده است.