مبحث تعریف و تنکیر همواره مورد توجه اهل بلاغت قرار گرفته و برای این مبحث علاوه بر اغراض اصلی، اغراض فرعی نیز ارائه شده است. در این پژوهش سعی شده است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به تفاسیر و کتب بلاغی و لغوی، بحث التفات تعریف و تنکیر در کلمات مشابه (اشتراک لفظی) و کلمات متضاد موجود در یک آیه، از دریچۀ علم بلاغت در قرآن کریم بررسی گردد. این پژوهش نشان میدهد که در آیات بررسی شده، معرفه و نکره در اغراض فرعی خود بیشتر بهکار برده شدهاند. کلمات نکره در بین اغراض فرعی خود، بیشتر بار معنایی کثرت و تعظیم و تقلیل را به دوش میکشد و کلمات معرفه که در این آیات، تماماً با (ال) تعریف همراه هستند، بیشتر بار معنایی کمال و تعظیم را به همراه دارد. در مواردی التفات میان معرفه و نکره بیانگر نوع نگرش موجود در یک مسأله است به این معنی که خداوند متعال با بهکارگیری بجای مباحث زبانی و ادبی و التفات معرفه و نکره میان کلمات متضاد، از نگرش و اعتقاد درست پرده برداشته و نگرش و عقیدۀ نادرست دیگران را نیز افشا نموده است.