دعا، تبلور استمداد از سرچشمة فیض و پاسخ به یکی از اساسیترین نیازهای متعالی بشر است و هر انسانی فارغ از کیش و آیینی خاص و به فراخور شخصیت و رویکردهای فکری خود به آن تمسک میجوید. سابقة دعا در ادب عربی و جایگاه آن در ادب و فرهنگ اسلامی؛ به ویژه در سیرة معصومین علیه السلام و نقش دعا در توجه دادن مردم به حقیقت مینوی(Numinous) موجب رونق ادب دعا شده و نصوصی را به ارمغان آورده است که صحیفة سجادیه، برترین نمونة آن میباشد. هرچند ویژگیهای نصوص این دعاها متمایز از متنهایی است که در اغراضی مانند مدح، غزل، فخر، اعتذار و...آفریده شدهاند ولی تحلیل و معناشناسی این متنها بسان دیگر متنهای ادبی، مستقل و فارغ از دیگر نصوص میسر نیست و از آ نجا که بسیاری از فرازهای این ادعیه با آیات شریفه قرآن ارتباط و تعامل دارند، ارزیابی و نقد این ارتباط و تعامل در ذیل عنوان «بینامتنی» (intertextuality) یا «تناص» قرآنی عنایتی خاص میطلبد و این مقاله به این مهم پرداخته است.