در نظریهپردازیهای اخیر در ارتباط با تجزیه و تحلیل گفتمان، تحقیقات ایدئولوژیک و تاریخی به طور خاص مورد توجه قرار گرفتهاند. در این روند، هدف، دستیابی به راهکارهایی برای تحلیل و درک گفتمان جوامع زبانی به منظور تعامل جهانی بهتر است . با توجه به این واقعیت که جهانی شدن خود تلاشی برای ایجاد نوعی وحدت زبان است، جوامع زبانی در کشورهای اسلامی باید توجهی بیشتر به ارائة گفتمانی متناسب با نیازهای انسان در دورة معاصر که عصر پیشرفتهای عظیم است، داشته باشند. به نظر میرسد در مدلهای حاضر مرتبط با گفتمان، معایب و ایراداتی خاص وجود دارد که ناشی از این واقعیت است که این مدلها تماماً ساخته و پرداختة بشر هستند. اما ویژگیهای گفتمان جهانی و الهی چیست؟ این مقاله به دنبال یافتن رویکردی جدید برای تبدیل ایدهها به مدلی منسجم از گفتمان بر اساس تجزیه و تحلیل گفتمان امام رضا (ع) با رهبران مسیحی ، یهودی و زرتشتی زمان خود است و سعی در تجزیه و تحلیل چنین گفتمانی از منظر برنامة هدایت اعصابی- زبانی دارد و بحث اصلی آن بیشتر معطوف به دو جنبة مهم از گفت و گو است که عمدتاً در عینیت رویکرد و دانش و آگاهی منبع نمود مییابد. در پایان نتیجه گرفته میشود که میتوان از این اصول به عنوان نظامی فعال در گفت و گوی میان تمدنها بهره گرفت.