این مقاله قضاوت دو ادیب و شاعر بزرگ سنی است که علی(ع) را خلیفۀ چهارم میدانند. این دو شاعر عرب و پارسی به عکس آنچه مشهور است، نسبت به مذهب خویش تعصب دارند، ولی در عین حال عزم آن نداشتهاند که حق اهل بیت عصمت و طهارت و شخص مولای متقیان را نادیده بگیرند.
هر دو شاعر در مدح و وصف امام علی (ع) و بر شمردن صفات و فضائل ایشان اظهار ناتوانی کردهاند و شجاعت و دلاوری علی (ع) را بی همتا میدانند، وجود دین و دنیا را از وجود پر برکت ایشان دانسته و او را سرچشمۀ فضائل و نیکیها میدانند. اگرچه هر دو عشق و ارادت خویش را نسبت به حضرت امیر(ع) خالصانه بیان نمودهاند اما چنین به نظر میرسد که عطار گوی سبقت را از ابنابیالحدید ربوده است. یک تفاوت اساسی این است که عطار از زهد علی(ع) سخن به میان آورده است و میگوید: ایشان نسبت به دنیا بی رغبت بودهاند و بارها بیان میکند که دنیا را طلاق میدهد، اما ابنابیالحدید در اشعارش به چنین مضمونی اشاره نکرده است. ابن ابیالحدید فضائل و برتریهای علی(ع) را صراحتاً بیان میکند، اما عطار اول ذهن خواننده را آماده و سپس قاطعانه مطلب را بیان میکند.
در این مقاله – که به تطبیق مشترکات و تفاوتهای اشعار ابنابیالحدید و عطار نیشابوری در مدح علی (ع) میپردازد - با ذکر نمونههایی از ابیات ابنابیالحدید و عطار، اهمّ موضوعاتی که دربارۀ مقام شامخ و مدح و منقبت علی (ع) و فضایل او مطرح شده، تبیین گردیده و دور نمایی از چهرۀ تابناک این ابرمرد همیشه زندۀ تاریخ جهان به نمایش گذاشته شده است.