درهمتنیدگـی متون، حاصـلِ رویکردِ زبانشناختی به ادبیات و نقدِ متن محور است. در این زمینه، قیصر امینپور شاعر متعهد و نام آشنای ایران به اشکـال گوناگون، تحت تأثیرِ قرآن کریم قرار گرفته است. این اثرپذیری گاه از مضـمون و محـتوا و گاه در الفاظ و فنونِ بیانی قرآن، صورت پذیرفته است. در شعر امینپور انواعِ گوناگونِ اقتباس از جمله: تلمیح، تحلیل، اثرپذیری واژگانی، اثرپذیری گزارهای و جز آن ملاحظه میشود. علاوه برگونههای مختلف اقتباس، آرایۀ ایهام تناسب با اثرپذیری از آموزههای قرآنی، در شعر این شاعر، حضوری چشمگیر دارد. قیصر از این آرایهها بیشتر به منظور بیانِ رساترِ دردها و رنجهای انسان معاصر که از معنویات دور گشته، استفاده نموده است. اثرپذیری امینپور از قرآن کریم با چنان ظرافتـی همـراه است که پی بردن به اصـل و ریشـۀ سرودههـایش اغلب کاری دشـوار بوده، و نیازمند دقت و تأمّل فراوان میباشد.
براین اساس، مقالۀ حاضر، تلاشی در جهت واکاوی شیوههای اثرپذیری قیصر امینپور است که در مباحث زبان شناسی نوین از آن به عنوان «بینامتنی» یا «تناص» یاد میشود.