تحلیل ساختاری خطبة دوم نهج البلاغه از رهگذر دوگانگی قطع و وصل
چکیدة مشخص نمودن ساختار، اساس و بنیان تحلیل یک متن است. ساختار متن، شبکهای است که در نتیجة روابط اساسی موجود میان عناصر متن به وجود میآید. یکی از راههای دستیابی به این ساختار، کشف دوگانگیهای موجود در متن است؛ به طوری که تمام عناصر تشکیل دهندة متن، جایگاة خود را در این دوگانگیها داشته باشد. پژوهش پیشرو بر آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی و از رهگذر قطع(عدم ارتباط) و وصل(ارتباط)، دوگانگی موجود در خطبة دوم نهج البلاغه را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. نتایج مقاله حاکی از آن است که در ساختارهای شماره اول و دوم، وصل ایجابی و در ساختار شمارة سوم قطع سلبی و در ساختار شمارة چهارم نیز وصل ایجابی حاکم است و در همة این موارد، قطع و وصلها چه ایجابی و چه سلبی کاملا در راستای اهداف ساختارها و نیز هدف کلی متن که همان اندیشة دینی است، به کار گرفته شدهاند. کلیدواژهها: امام علی(ع)، نهج البلاغه، تحلیل خطبه، دوگانگی قطع و وصل