معنا شناسی اسلوب کنایه در نهج البلاغه (خطبه‌های 1 تا 5)

چکیده

شیوۀ غیر مستقیم کلام، موجب جذابیت و زیبایی آن و معطوف شدن خواننده به متن می‌گردد و خواننده پس از تلاش فکری به معنای پوشیدة آن دست می‌یابد. همین درک لذت پس از رنج دریافت آن بسیاری از سخن سرایان را به پرهیز از صراحت گویی و بهره گیری از شگردهای شاعرانه و ادیبانه چون کنایه رهنمون کرده است تا بر تأثیر سخن در خواننده بیافزایند، زیرا ارزش زیبا‌شناختی کنایه به دست‌یابی معنا پس از تأمل بسیار بر می‌گردد. نهج البلاغه به دلیل بر خورداری از شگردهای بیانی و کلامی از جمله کنایه دارای جایگاه ممتازی است و جلوه‌های آن زیبای ظاهری و معنوی این کتاب ارزشمند را دو چندان نموده و شگردهای بدیع و خارق‌العاده، آن را از کلام بشری فراتر برده است. از این رو، مقالة حاضر در پی بررسی کنایه در پنج خطبۀ نخست و بار معنایی آن با توجه به بافت متن می‌باشد. نتایج بررسی نشان می‌دهد بهره‌گیری از کنایات گوناگون، موجب بیان مناسب غرض اصلی امام (ع) با کمک واسطه‌ها گردیده است.آن حضرت مقصود خویش را با زبان کنایی در قالب سرزنش بیان نموده به گونه‌ای که مخاطب در برخی کنایات به دلیل اندک بودن وسایط به سهولت به مقصود دست می یابد. کنایه با هنرمندی مناسب ارایه و باعث آفرینش فضای ادبی متناسب با ساختار کلی کلام گردیده است.

کلیدواژه‌ها