استاد، گروه آموزشی زبان و ادبیات عربی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد
10.22081/jrla.2025.70608.1400
چکیده
مسأله اعجاز قرآن از دیرباز در میان مسلمانان مطرح بوده است. قرآنپژوهان مسلمان چه به صورت مستقل و چه در اثنای دیگر آثارشان به مسأله اعجاز پرداختند. بحث اعجاز قرآن از یک سو ناظر بود بر اثبات متنی که بر صدق نبوّت پیامبر (ص) دلالت داشت،و از سوی دیگر شیفتگی ادباء و شاعران و سخنشناسان موجب میشد تا به قرآن به مثابه متنی شگفت بنگرند. آن گونه که از بررسی آثار گذشتگان در حوزه اعجاز بر میآید بیشترین توّجه آنها به ادبیّت قرآن بوده است و از آن آثار چنین استنباط میشود که سبک و بیان و نظم متنی بیش از جنبههای دیگر برای آنها جلوهگری میکرده است. از سیر تاریخی آثار و نوشتهها در این حوزه میتوان این ادّعا را ثابت کرد. مهمترین وجه تفاوت اعجاز قرآن با دیگر معجزهها در آن است که قرآن به واسطه عقل قابل درک است ولی طبیعت معجزات گذشته، حسّی بوده است. به همین جهت بررسی وجه بلاغی و سبکشناختی قرآن بر دیگر وجوه غلبه یافت. در رویکردهای بررسی سبکشناختی قرآن نیز میتوان رویکردهای زیر را مشاهده کرد: 1- رویکرد ذوقی 2- رویکرد زبان شناختی 3- رویکرد ذهنی 4- رویکرد عقلانی 5- رویکرد بیانی 6- رویکرد نقد ادبی رویکردهای یاد شده بیانگر آن است که از همــان آغــاز پیـدایش بحث اعجاز قرآن به جنبههای لفظی-معنایی آن پرداخته شده است. به عبارت دیگر اعجاز متنی قرآن محور پژوهشهای قرآنی بوده است.